توانمندی های زنان را نادیده نگیرید

توانمندی های زنان را نادیده نگیرید

 

نتیجه تصویری برای برابری حقوق زن و مرد

زنان چه توانمندی هایی دارند ؟چه توانمندی های منحصر به فردی در زنان وجود دارد که در مردان نیست؟ آیا مردان تنها به دلیل جاذبه های جنسی است که مردان جذب زنان می شوند؟

خانم ژیلا موحد شریعت پناهی پناهی در کتاب(حلیلی نو بر حقوق زن از دیدگاه قرآن یا کلید های طلائی برای خوشبختی )خود در مبحث نقش زنان در صلح پایدار جهانی وقتی که داشتند به توانمندی های بانونان اشاره می کردند تنها به یک توانمندی، آن هم حسن استفاده از جاذبه های جنسی و عاطفی اشاره داشتند.

اولاً: وقتی یک زن بزرگترین توانمندی زنان را استفاده از جاذبه های جنسی وعاطفی می داند ؛ دیگر از یک مرد چه توقعی می شود داشت. آیا از نظر ایشان زنان فقط یک توانمندی دارند و آن هم توانمندی جنسی است ؟ آیا می شود این را دلیل برتری زنان به مردان دانست ؟ چه کسی با چنین استدلالی می پذیرد که حقوق زن و مرد را برابر در نظر گیرد، آن هم با یک توانایی زن؟

دوماً: ما اصلاً نمی خواهیم این توانایی را زیر سؤال ببریم ؛ زیرا شکی نیست که حسن استفاده از جاذبه های جنسی تا حدود بسیار کمی می تواند نا برابری ها را از بین ببرد؛ اما امروزه با وجود ازدواج های سفید و دخترانی که با تصور (open mind) بودن آغوش خود را بر مرد های غریبه و پسران نامحرم باز می کنند، دیگر کمتر می شود به برابری جنسی امید داشت . وقتی خود دختران به خاطر امیال جنسی و ارضاء خود پا از حدود فراتر می گذارند ، این انتظار انتظار بالایی است که به برابری جنسی برسیم .

این دسته اشخاص تصور می کنند که با این کارشان فقط خود را ارضاء نموده اند ، تصور می کنند که چون زندگی خودشان به خودشان مربوط است و نه هیچ کس دیگری و آن ها این اختیار را دارند که برای زندگی  خود تصمیم بگیرند پس اگر آسیبی باشد تنها به خودشان آسیب رسانده اند و نهایتاً به خانواده خود آسیبی رسانده اند. اما نمی دانند که خود به تنهایی پایمال کننده حقوق زنان هستند. وقتی زنان بخواهند از جاذبه های جنسی خود به نفع حق و حقوق زن بهره ببرند ، مردی که حاضر به رعایت این حقوق نباشد با دوستی و داشتن روابط نامشروع جنسی با این دسته دختران از این امرز سر باز می زند و اینگونه حقوق مادر خانواده به کلی پایمال و سوءاستفاده از دختران جوان-که به میل خود حاضر به چنین سوءاستفاده هایی شده اند- باعث پایمال شدن حقوق زن در اجتماع می شود.

چاره کار ترویج فرهنگ استفاده درست از جاذبه های جنسی است و منع دختران (open mind) که نتنها آینده خود را خراب کرده بلکه باعث پایمال شدن حقوق دیگر زنان می شوند، الزامی است.

منبع :http://rahelehrezaii.blogfa.com/

آیا ازدواج موقت صحیح است یا فاحشه خانه؟

آیا ازدواج موقت صحیح است یا فاحشه خانه؟

نتیجه تصویری برای ازدواج موقت 

برتراند راسل فیلسوف انگلیسی در کتاب زناشویی و اخلاق می گوید:

(( در واقع اگر درست بیندیشیم پی می بریم که فواحش معصومیت کانون خانوادگی و پاک زنان و دختران ما راحفظ می کنند.))

استاد مطهری در پاسخ به این نظریه این چنین فرمودند:

((این است فرمول فرنگی چاره جویی خطر مردان و زنانی که قادر به ازدواج نیستند و آن بود فرمولی که اسلام پیشنهاد کرده است – ازدواج موقت- آیا اگر این فرمول فرنگی به کار بسته شود و گروهی زن بدبخت به ایفای این وظیفه اجتماعی ! اختصاص داده شوند ، آن وقت زن به مقام واقعی و حیثیت انسانی خود رسیده است و روح اعلامیه حقوق بشر شاد شده است؟))

انتقادی که به این نظر جناب مطهری وارد است این است که:

اولا: پس شما چه چیز را پیشنهاد می کنید ؟! این که یک دختر آبرومند از یک خانواده آبرومند دست به ازدواج موقت بزند و بکارت خود را از دست بدهد ، و سپس پسر به بهانه عدم تمایل به ادامه زندگی – که اینگنه که پیداست به هر دلیلی که حتی به دلیل ببی دلیلی نیز می تواند باشد- از او جدا شده و دختر آبرومند حیثیت و آبروی خد را از دست داده و به عنوان یک زن به خانه پدرو مادر خود بازگردد! درست است که دختر خود با چنین ازدواجی موافقت کرده ؛ اما به همان دلیلی که در ایران خانم ها به دلیل احساسات بسیار به مقام (قضاوت) نمی رسند ؛ به همان دلیل هم نمی شود ازدواج موقت نمود و رضایت شخص به چنین ازدواجی را منطقی دانست.

بعد از چنین ازداجی چه بر سر دختر خواهد آمد؟

شاید دختر به دلیل احساساتی بودن و دلبستگی به پسری تن به چنین ازدواجی بدهد. درست است که انتخاب با خودش است ، اما نباید در این مورد- مانند قضاوت بانوان- احساسات زن را نادیده گرفت. و آیا این موضوع بی حرمتی نیست؟

ثانیاً: گروهی از افراد فاحشه- که به قول شما به عنوان یک زن به حیثیت انسانی خود دست نیافته اند- اگر بر مبنی انتخاب باشد آن ها نیز سرنوشت خود را خود انتخاب کرده اند و حداقل گروهی اندک در بین جامعه ما هستند که مرد ها با آن ها نیاز جنسی خود را ارضاء می کنند.

نه این که مردها با هر کسی که بخواهند به نحو تجاوز های مکرر حتی به اطفال و دختران کوچک به رفع این نیاز جنسی اقدام نمایند. نه این که دختری جوان به دلیل ترس از مردهای هیز و کثیف نتواند سر کار برود ، جایی که رؤسا به او چشم داشته باشند. جایی که نتواند به عنوان یک کارمند زن به راحتی با رؤسایش ارتباط کاری داشته باشد. 

در گذشته اگر فاحشه خانه ای بود، حداقل مردم می دانستند که کجا باید بروند و خود را ارضاء کنند و اینکه کجا فاحشه خانه است . نه این که معلوم نباشد کدام خانه، خانه فحشا است.

چندی پیش از شخصی درباره رضا شاه پهلوی چیزی شنیدم که جای دارد نقل قول کنم:

همه زیر دستان و مقامات حکومتی مخالف این بودند که در ایران کاباره یا فاحشه خانه ای باشد. اما پهلوی موافق بود . برای اثبات درست بودن تصمیمش روزی تمام مقامات را دعوت نمود و در تالاری در کاخش از آن ها پذیرایی کرد.آن ها تا جایی که می توانستند خوردند ؛ اما هنگامی که می خواستند برای استفاده از سرویس بهداشتی خارج شوند ، تمام درها را بسته یافتند. هنگامی که فشار بسیار به آن ها وارد شد ، هر کدام حفظ ادب را زیر پا گذاشته و هر یک در هر قسمت از تالار کار خود را کردند.

رضا شاه گفت: (( زمانی که شما برای تخلیه خود سرویس بهداشتی نیافتید هر کدام شما بدون ملاحظه در گوشه گوشه اتاق کار خود را کردید.داشتن فاحشه خانه هم مانند همین است ، وقتی فشار زیغادی به مرد وارد شود برای ارضاء خود در هر کجا کار خود را می کند . اینگونه دختران اجتماع در امان نخواهند بود.))

و امروزه به همین خاطر است که اخبار تجاوز به دختران و حتی دختران کوچک را بسیار می شنویم.

نویسنده: راحله رضائی

منبع: http://rahelehrezaii.blogfa.com/

استقلال  و آزادی بانوان

استقلال  و آزادی بانوان

استاد مطهری در کتاب (نظام حقوق زن در اسلام) خود اینچنین نوشته اند :

((یکی از مسلّمات دین اسلام این است که مرد حقی به مال زن و کار زن ندارد؛ نه می تواند به او فرمان دهد که برای من فلان کار را بکن و نه اگر زن کاری کرد که به موجب آن ثروتی به او تعلق می گیرد  ، مرد حق دارد که بدون رضای زن در آن ثروت تصرف کند ، و از این جهت زن و مرد وضع مساوی دارند. و برخلاف رسم معمول در اروپای مسیحی که تا اوایل قرن بیستم رواج داشت ، زن شوهردار از نظر اسلام در معاملات و روابط حقوقی خود تحت قیمومت شوهر نیست؛ در انجام معاملات خود استقلال و آزادی کامل دارد. اسلام در اینکه به زن چنین استقلال اقتصادی در مقابل شوهر داد و برای شوهر هیچ حقی در مال زن و کار زن و معاملات زن قرار نداد، آیین مهر را منسوخ نکرد.))

اینجا ایرادی به جملات ایشان وارد است و آن این است که اگر اسلام چنین حقی به مرد نداده که به زن دستور دهد چگونه است که در قانون مدنی ما  که برگرفته از (قرآن، سنت ، عقل ، اجماع) است - ذکر شده که اگر مرد به زن دستور دهد کاری را انجام دهد- که این یعنی همان برتری مرد به زن و دقیقاً مخالف آنچه که ایشان گفتند- زن حق نفقه و مطالبه آن را خواهد داشت.پس اگر( مرد) به( زن) دستور بدهد، زن حق مطالبه نفقه دارد نه غیر از آن و زن برای مطالبه نفقه(( باید)) از مرد دستور بگیرد .

ایراد دیگر اینکه وقتی( استقلال و آزادی) در جمله ایشان بدین نحو بیان می شود گمان بر این است که زن های این جامعه اسلامی از استقلال لازم بهره مند اند.

یک زن تا زمانی که دختر است و در خانه پدرش است تحت قیمومت پدر است و منطقی است که بخواهد مجوز خروجش از کشور را از پدرش بگیرد . ولی چرا باید زمانی که ازدواج کرد و به قول استاد استقلال و ازادی کامل دارد و تحت قیمومت شوهرش نیست ؛ برای خرئجش از کشور ، اجازه اش را از همسرش بگیرد؟!

آیا این موضوع نشانه آن نیست که جمهوری اسلامی مرد را به زن برتری داده است ؟

در هر صورت - چه پدر باشد و چه شوهر - آیا بدین معنا نیست که مرد ها تصمیم گیرنده برای زنان هستند ؟

و آیا این به معنای عدم استقلال و آزادی برای بانوان نیست ؟

پس خوب است درک کنیم که زمانی که مردم شعار می دهند که استقلال و آزادی -که ندارند- را می خواهند تنها به معنای کشف حجاب نیست ، به معنای فساد هم نیست، به معنای بی بند و باری هم نیست. مردم مطالبات دیگری هم دارند و حقوق خود را می خواهند.

نویسنده : راحله رضائی

منبع: http://rahelehrezaii.blogfa.com/

آیا ارث زنان در ایران عادلانه است؟

آیا ارث زنان در ایران عادلانه است؟

استاد مطهری دباره ارث زن د کتاب (نظام حقق زن در اسلام) خود نوشته اند:

((از یک طرف احتیاحات و گرفتاری های زن از لحاظ تولید نسل در صورتی که مرد طبعاً از همه آن ها آزاد است ، از طرف دگر قدرت کمتر او از مرد در تولید و تحصیل ثروت،و از جانب سوم استهلاک ثروت بیشتر او از مرد ، بعلاوه ملاحظات روحی و روانی خاص زن و مرد به عبارت دیگر روانشناسی زن و مرد و انکه مرد هواره باید به صورت خرج کننده برای زن باشد و بالاخره ملاحظات دیقی روانی و اجتماعی که سبب استحکام علقه خانوادگی می شود ، اسلام همه این ها را در نظر گرفته و و مهر و نفقه را از این جهات لازم دانسته است. این امور ضروری و لازم به طور غیر مستقیم سبب شده که بر بودجه مرد تحمیل وارد شود. از این رو اسلام دستور داده که به خاطر جبران تحمیلی که بر مرد شده است، مرد دوبرابر زن سهم الارث ببرد))

ایراد وارده به این نوشته ایشان این است که:

اولا:ً موضوع مهریه و نفقه جدای از ارث است.

ثانیاً: همانطور بنده در مقاله استقلال بانوان ماجرای نفقه را روشن کردم ؛ مرد حتماً باید به زن دستور داده باشد تا زن بتواند نفقه اش را قانوناً دریافت کند. و سؤال من این است که:

  1. کدام مرد به همسرش برای انجام تک تک کارهای خانه دستور می دهد؟
  2. کدام زن است که منتظر دستور شوهر بماند و خودش کارهای خانه را انجام ندهد؟
  3. فرضاً که مرد دستور داده باشد و زن انجام داده باشد، چگو.نه می توان این موضوع را در دادگاه ثابت کرد؟

پس عملاً زن یا نفقه اش را دریافت نخواهد کرد و یا مبلغ آن بسیار ناچیز خواهد بود ( که اصلاً با ارثیه ای که می تواند از پدر خود به طور برابر دریافت کند قابل قیاس نیست.)

ثالثاً: در باره مهریه باید گفت که خود جناب مطهری در همین کتابشان ماجرایی از پیامبر بازگو کردند که در آن پیامبر(ص) فرمودند که حتی چیز کوچکی را باید برای مهر قرار داد. پس اگر بخواهیم به گفته پیامبر عمل کنیم باز هم مبلغش با ارث قابل قیاس نیست.

و اما درباره خانواد هایی که مهریه های سنگین معین می کنند. همانطور که میدانیم رسم است که می گویند: (( مهریه را کی داده ،  کی گرفته)) اما آیا این فقط یک جمله ی کلیشه ای تکراری است یا عملاً حقیقت دارد؟

در واقع زمانی که زن و شوهر قصد طلاق دارند  شوهر هم دستش تنگ است و ندارد که مبلغ مهریه را بدهد می گوید: ((ندارم... چی کار کنم... دلت خنک می شه منو بنداز زندان.)) اما زندان رفتن شوهر چه فایده ای برا زن دارد ؟

 پس دادگاه تعیین می گند که شوهر هر ماه یک سکه به زن بدهد یا اگر وضع مالی خیلی بد باشد هر دو ماه یک سکه.

 و آیا این مرد آنقدری عمر می کند که مهریه زن را تمام و کمال به او بپردازد؟

 و آیا زن عملاً مهریه ای را که تعیین کرده و مستحق گرفتن آن است دریافت می کند؟

رابعاً : چگونه است که همه جا مرد ها بر زن ها برتری دارند و قدرت و آزادی های زن از وی گرفته شده است ؛ اما اینجا که بحث ارث عادلانه است ؛ ارث در مقابل مهریه  نفقه بیان می شود و دلیل کم بودن ارث زن به مرد می شود نفقه و مهریه زن؟

اما بهتر است فرضی را درنظر بگیریم که دختری هرگز نتوانسته ازدواج کند و سهم الارثش هم که نصف سهم برادرانش است. اینجا چه می شود.

مرد می تواند برای امرا معاش دست به هرکاری بزند ، حتی کار سنگین ؛ اما یک زن نمی تواند کارهای سنگین انجام دهد و امرار معاش کند. همانطور که می دانیم در اجتماع ما خانم ها حقوقی نصف آقایان دریافت می کنند و به همین دلیل هم از آن ها سؤاستفاده می شود.

وقتی قوانین ما ، و روحانیون ما، و سیاستمدارانمان این چنین حق یک زن را ضایع می گرداند از مردم عادی چه توقعی می شود داشت.نا سلامتی مقلد اند.

و زن در کشور ما محکوم به بی حقی است.

منبع : http://rahelehrezaii.blogfa.com/