ریاست جمهوری زنان آیا امکان پذیر است؟

ریاست جمهوری زنان آیا امکان پذیر است؟

در انتخابات شاهد بانوانی هستیم، که به امید کاندید شدن در انتخابات، پا در این میدان نبرد می گذارند تا دلیرانه مبازه کنند و به عنوان یک زن پیروز میدان شوند و بگویند:(( من نیز می توانم))

اما آیا این موضوع واقعا امکان پذیر است؟

اگر نیست پس چرا اجازه ثبت نام می دهند و با دریافت مدارک بانوان را امیدوار می کنند و اگر هست چرا تا کنون هیچ بانویی موفق به کاندید شدن نشده؟آیا تمام بانوان رد صلاحیت می شوند؟ صلاحیت یک شخص از دیدگاه شورای نگهبان چیست؟

خانم ژیلا موحد شریعت پناهی در کتاب (تخلی نو بر حقوق زن از دید گاه قرآن یا کلید های طلائی برای خوشبختی)خود در باره موضوع ریاست جمهوری بانوان نوشته است و اشاره به ماده ۱۵ ق.ا داشته اند و همچنین اشاره به آیه ۷۱ سوره توبه به نفع موضوع (عدم وجود مانع در رئیس جمهوری برای زنان)داشته اند 

و حالا معنی آیه ۷۱سوره توبه:

مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور )یکدیگرند؛امر به معروف و نهی از منکر می کنند؛ نماز را بر پا می دارند و ذکات می پردازند؛ و خدا و پیامبرش را اطاعت می کنند؛به زودی خدا آنان را مورد رحمت (خویش)قرار می دهد؛ خداوند توانا و حکیم است.

و این یعنی ولایت هم برای زنان و هم برای مردان است.که این در قرآن آمده

و اما به نوبه خود اشاره به اصل ۱۱۵ق.ا می کنم و ایراد را به واژه( رجال )وارد می کنم و می گویم منظور از رجال در لفظ نیست بلکه در معناست .پس نباید صرفا ریاست جمهوری مخصوص آقایان باشد. و اما آیه ۵۵ سوره نور که خلافت را به مؤمنین می دهد؛اما سؤالی که مطرح است این است منظور از ((الّذِینَ)) تنها مرد ها هستند و یا اینکه این واژه عمومی است و بر مرد و زن دلالت دارد؟

اگر فقط برای مرد هاست که این یعنی بیش از نود درصد قرآن مخاطبش مرد ها هستند.

اما با وجود این هنوز ما شاهد این موضوع هستیم که در عرصه سیاست و به خصوص ریاست جمهوری حضور بانوان کم رنگ است و گاها نادیده گرفته می شود.

ولی مگر نه اینکه کتاب فاطمه زهرا (مصحف فاطمه)به عنوان کتاب با ارزش سیاسی توسط امامان استفاده می شده که این بدین معناست که بانوان از هوش سیاسی فوق العاده و دیدگاه سیاسی خوبی برخورداند.

منبع: http://rahelehrezaii.blogfa.com/

توانمندی های زنان را نادیده نگیرید

توانمندی های زنان را نادیده نگیرید

 

نتیجه تصویری برای برابری حقوق زن و مرد

زنان چه توانمندی هایی دارند ؟چه توانمندی های منحصر به فردی در زنان وجود دارد که در مردان نیست؟ آیا مردان تنها به دلیل جاذبه های جنسی است که مردان جذب زنان می شوند؟

خانم ژیلا موحد شریعت پناهی پناهی در کتاب(حلیلی نو بر حقوق زن از دیدگاه قرآن یا کلید های طلائی برای خوشبختی )خود در مبحث نقش زنان در صلح پایدار جهانی وقتی که داشتند به توانمندی های بانونان اشاره می کردند تنها به یک توانمندی، آن هم حسن استفاده از جاذبه های جنسی و عاطفی اشاره داشتند.

اولاً: وقتی یک زن بزرگترین توانمندی زنان را استفاده از جاذبه های جنسی وعاطفی می داند ؛ دیگر از یک مرد چه توقعی می شود داشت. آیا از نظر ایشان زنان فقط یک توانمندی دارند و آن هم توانمندی جنسی است ؟ آیا می شود این را دلیل برتری زنان به مردان دانست ؟ چه کسی با چنین استدلالی می پذیرد که حقوق زن و مرد را برابر در نظر گیرد، آن هم با یک توانایی زن؟

دوماً: ما اصلاً نمی خواهیم این توانایی را زیر سؤال ببریم ؛ زیرا شکی نیست که حسن استفاده از جاذبه های جنسی تا حدود بسیار کمی می تواند نا برابری ها را از بین ببرد؛ اما امروزه با وجود ازدواج های سفید و دخترانی که با تصور (open mind) بودن آغوش خود را بر مرد های غریبه و پسران نامحرم باز می کنند، دیگر کمتر می شود به برابری جنسی امید داشت . وقتی خود دختران به خاطر امیال جنسی و ارضاء خود پا از حدود فراتر می گذارند ، این انتظار انتظار بالایی است که به برابری جنسی برسیم .

این دسته اشخاص تصور می کنند که با این کارشان فقط خود را ارضاء نموده اند ، تصور می کنند که چون زندگی خودشان به خودشان مربوط است و نه هیچ کس دیگری و آن ها این اختیار را دارند که برای زندگی  خود تصمیم بگیرند پس اگر آسیبی باشد تنها به خودشان آسیب رسانده اند و نهایتاً به خانواده خود آسیبی رسانده اند. اما نمی دانند که خود به تنهایی پایمال کننده حقوق زنان هستند. وقتی زنان بخواهند از جاذبه های جنسی خود به نفع حق و حقوق زن بهره ببرند ، مردی که حاضر به رعایت این حقوق نباشد با دوستی و داشتن روابط نامشروع جنسی با این دسته دختران از این امرز سر باز می زند و اینگونه حقوق مادر خانواده به کلی پایمال و سوءاستفاده از دختران جوان-که به میل خود حاضر به چنین سوءاستفاده هایی شده اند- باعث پایمال شدن حقوق زن در اجتماع می شود.

چاره کار ترویج فرهنگ استفاده درست از جاذبه های جنسی است و منع دختران (open mind) که نتنها آینده خود را خراب کرده بلکه باعث پایمال شدن حقوق دیگر زنان می شوند، الزامی است.

منبع :http://rahelehrezaii.blogfa.com/

استقلال  و آزادی بانوان

استقلال  و آزادی بانوان

استاد مطهری در کتاب (نظام حقوق زن در اسلام) خود اینچنین نوشته اند :

((یکی از مسلّمات دین اسلام این است که مرد حقی به مال زن و کار زن ندارد؛ نه می تواند به او فرمان دهد که برای من فلان کار را بکن و نه اگر زن کاری کرد که به موجب آن ثروتی به او تعلق می گیرد  ، مرد حق دارد که بدون رضای زن در آن ثروت تصرف کند ، و از این جهت زن و مرد وضع مساوی دارند. و برخلاف رسم معمول در اروپای مسیحی که تا اوایل قرن بیستم رواج داشت ، زن شوهردار از نظر اسلام در معاملات و روابط حقوقی خود تحت قیمومت شوهر نیست؛ در انجام معاملات خود استقلال و آزادی کامل دارد. اسلام در اینکه به زن چنین استقلال اقتصادی در مقابل شوهر داد و برای شوهر هیچ حقی در مال زن و کار زن و معاملات زن قرار نداد، آیین مهر را منسوخ نکرد.))

اینجا ایرادی به جملات ایشان وارد است و آن این است که اگر اسلام چنین حقی به مرد نداده که به زن دستور دهد چگونه است که در قانون مدنی ما  که برگرفته از (قرآن، سنت ، عقل ، اجماع) است - ذکر شده که اگر مرد به زن دستور دهد کاری را انجام دهد- که این یعنی همان برتری مرد به زن و دقیقاً مخالف آنچه که ایشان گفتند- زن حق نفقه و مطالبه آن را خواهد داشت.پس اگر( مرد) به( زن) دستور بدهد، زن حق مطالبه نفقه دارد نه غیر از آن و زن برای مطالبه نفقه(( باید)) از مرد دستور بگیرد .

ایراد دیگر اینکه وقتی( استقلال و آزادی) در جمله ایشان بدین نحو بیان می شود گمان بر این است که زن های این جامعه اسلامی از استقلال لازم بهره مند اند.

یک زن تا زمانی که دختر است و در خانه پدرش است تحت قیمومت پدر است و منطقی است که بخواهد مجوز خروجش از کشور را از پدرش بگیرد . ولی چرا باید زمانی که ازدواج کرد و به قول استاد استقلال و ازادی کامل دارد و تحت قیمومت شوهرش نیست ؛ برای خرئجش از کشور ، اجازه اش را از همسرش بگیرد؟!

آیا این موضوع نشانه آن نیست که جمهوری اسلامی مرد را به زن برتری داده است ؟

در هر صورت - چه پدر باشد و چه شوهر - آیا بدین معنا نیست که مرد ها تصمیم گیرنده برای زنان هستند ؟

و آیا این به معنای عدم استقلال و آزادی برای بانوان نیست ؟

پس خوب است درک کنیم که زمانی که مردم شعار می دهند که استقلال و آزادی -که ندارند- را می خواهند تنها به معنای کشف حجاب نیست ، به معنای فساد هم نیست، به معنای بی بند و باری هم نیست. مردم مطالبات دیگری هم دارند و حقوق خود را می خواهند.

نویسنده : راحله رضائی

منبع: http://rahelehrezaii.blogfa.com/

آیا ارث زنان در ایران عادلانه است؟

آیا ارث زنان در ایران عادلانه است؟

استاد مطهری دباره ارث زن د کتاب (نظام حقق زن در اسلام) خود نوشته اند:

((از یک طرف احتیاحات و گرفتاری های زن از لحاظ تولید نسل در صورتی که مرد طبعاً از همه آن ها آزاد است ، از طرف دگر قدرت کمتر او از مرد در تولید و تحصیل ثروت،و از جانب سوم استهلاک ثروت بیشتر او از مرد ، بعلاوه ملاحظات روحی و روانی خاص زن و مرد به عبارت دیگر روانشناسی زن و مرد و انکه مرد هواره باید به صورت خرج کننده برای زن باشد و بالاخره ملاحظات دیقی روانی و اجتماعی که سبب استحکام علقه خانوادگی می شود ، اسلام همه این ها را در نظر گرفته و و مهر و نفقه را از این جهات لازم دانسته است. این امور ضروری و لازم به طور غیر مستقیم سبب شده که بر بودجه مرد تحمیل وارد شود. از این رو اسلام دستور داده که به خاطر جبران تحمیلی که بر مرد شده است، مرد دوبرابر زن سهم الارث ببرد))

ایراد وارده به این نوشته ایشان این است که:

اولا:ً موضوع مهریه و نفقه جدای از ارث است.

ثانیاً: همانطور بنده در مقاله استقلال بانوان ماجرای نفقه را روشن کردم ؛ مرد حتماً باید به زن دستور داده باشد تا زن بتواند نفقه اش را قانوناً دریافت کند. و سؤال من این است که:

  1. کدام مرد به همسرش برای انجام تک تک کارهای خانه دستور می دهد؟
  2. کدام زن است که منتظر دستور شوهر بماند و خودش کارهای خانه را انجام ندهد؟
  3. فرضاً که مرد دستور داده باشد و زن انجام داده باشد، چگو.نه می توان این موضوع را در دادگاه ثابت کرد؟

پس عملاً زن یا نفقه اش را دریافت نخواهد کرد و یا مبلغ آن بسیار ناچیز خواهد بود ( که اصلاً با ارثیه ای که می تواند از پدر خود به طور برابر دریافت کند قابل قیاس نیست.)

ثالثاً: در باره مهریه باید گفت که خود جناب مطهری در همین کتابشان ماجرایی از پیامبر بازگو کردند که در آن پیامبر(ص) فرمودند که حتی چیز کوچکی را باید برای مهر قرار داد. پس اگر بخواهیم به گفته پیامبر عمل کنیم باز هم مبلغش با ارث قابل قیاس نیست.

و اما درباره خانواد هایی که مهریه های سنگین معین می کنند. همانطور که میدانیم رسم است که می گویند: (( مهریه را کی داده ،  کی گرفته)) اما آیا این فقط یک جمله ی کلیشه ای تکراری است یا عملاً حقیقت دارد؟

در واقع زمانی که زن و شوهر قصد طلاق دارند  شوهر هم دستش تنگ است و ندارد که مبلغ مهریه را بدهد می گوید: ((ندارم... چی کار کنم... دلت خنک می شه منو بنداز زندان.)) اما زندان رفتن شوهر چه فایده ای برا زن دارد ؟

 پس دادگاه تعیین می گند که شوهر هر ماه یک سکه به زن بدهد یا اگر وضع مالی خیلی بد باشد هر دو ماه یک سکه.

 و آیا این مرد آنقدری عمر می کند که مهریه زن را تمام و کمال به او بپردازد؟

 و آیا زن عملاً مهریه ای را که تعیین کرده و مستحق گرفتن آن است دریافت می کند؟

رابعاً : چگونه است که همه جا مرد ها بر زن ها برتری دارند و قدرت و آزادی های زن از وی گرفته شده است ؛ اما اینجا که بحث ارث عادلانه است ؛ ارث در مقابل مهریه  نفقه بیان می شود و دلیل کم بودن ارث زن به مرد می شود نفقه و مهریه زن؟

اما بهتر است فرضی را درنظر بگیریم که دختری هرگز نتوانسته ازدواج کند و سهم الارثش هم که نصف سهم برادرانش است. اینجا چه می شود.

مرد می تواند برای امرا معاش دست به هرکاری بزند ، حتی کار سنگین ؛ اما یک زن نمی تواند کارهای سنگین انجام دهد و امرار معاش کند. همانطور که می دانیم در اجتماع ما خانم ها حقوقی نصف آقایان دریافت می کنند و به همین دلیل هم از آن ها سؤاستفاده می شود.

وقتی قوانین ما ، و روحانیون ما، و سیاستمدارانمان این چنین حق یک زن را ضایع می گرداند از مردم عادی چه توقعی می شود داشت.نا سلامتی مقلد اند.

و زن در کشور ما محکوم به بی حقی است.

منبع : http://rahelehrezaii.blogfa.com/